اینم عکسای مربوط به خرچنگ


ببخشید که خیلی دیر آپ کردم ولی سعی کردم این دفعه یه سری تغییر ایجاد کنم
این دفعه در مورد سحابی خرجنگ یه چیزایی نوشتم
منتظر نظراتون هستم
نحوه شناسايي جبار درآسمان
جبار از صورفلكي زمستاني است. بنابراين يك شب زمستاني با آسماني صاف درافق جنوبي اولين شرط براي يافتن جبار محسوب مي شود.
اولين قدم براي پيدا كردن جبار درآسمان يافتن كمربند جبار است. براي اين كار بايد از طرز قرار گرفتن ستارگان كمربند و روشنايي آنها نسبت به هم آگاهي داشت.
ستارگان كمربند جبار سه ستاره تقريبا هم رنگ وهم قدر هستند كه خطي ظاهراٌ راست را درآسمان به وجود مي آورند.
اين خط فرضي نسبت به ساعت رصد آن زواياي مختلفي با افق مي سازد. پس با ايستادن رو به افق جنوبي وآگاهي از جزييات ذكر شده درباره ستارگان كمربند مي توان كمربند جبار را يافت كه با ارتفاع از سطح افق قرار گرفته است.
كمي بالاتر از كمربند جبار ابط الجوزا به دليل درخشندگي ظاهري بالا و رنگ مايل به نارنجي خود از باقي ستارگان محدوده متمايز است.
اگر امتدادي را كه از كمربند جبار به ابط الجوزا منتهي شد تقريباٌ به همان اندازه به سمت پايين ادامه دهيم به رجل الجبار خواهيم رسيد كه با رنگ سفيد خود از درخشانترين ستارگان آسمان است.
شناسايي اين پنج عضو از صورت فلكي جبار مقدمه اي بر شناخت كلي از اين صورت فلكي خواهد بود.
اجرام غيرستاره اي در محدوده جبار
42M (Great Nebula): سحابي بزرگ درخشانترين و واضح ترين سحابي نشري و از مهمترين اجرام غير ستاره اي آسمان است. در فهرست مسيه از سحابي بزرگ با نام 42M ياد شده است. اين سحابي با گستردگي خطي يك درجه ( دوبرابر قطر ماه ) و گستردگي سطحي چهار برابر گستردگي سطحي ماه پهنه قابل ملاحظه اي ازآسمان را پوشانده است.
سحابي بزرگ از ابري متشكل از غبار كيهاني تشكيل شده كه به دليل دارا بودن منبع عظيمي از هيدروژن زادگاه ستارگان محسوب مي شود.
ستاره 1Oriاز صورت فلكي جبار تقريبا در مركز سحابي قرار دارد و در بزرگ نمايي هاي معمول در نجوم آماتوري به طور مشخص در پوشش مه آلود سحابي قرار گرفته است. اين ستاره از عوامل روشنايي سحابي بزرگ شناخته مي شود.
1Ori در واقع در كنار خود سه ستاره ديگر دارد كه يك سيستم چهارتايي با نامهاي A 1 وB 1 و C 1 وِ D 1 را تشكيل مي دهند. علاوه بر ستاره هاي ذكر شده 1Ori همدمي با نام 2Ori دارد. نهايتاٌ با بزرگ نمايي بيشتر و در يك ميدان بسته مجموع هفت ستاره در پهنه سحابي ديده مي شوند.
جبا ر در يك نگاه
بي شك جبار زيبا ترين و با شكوه ترين صورت فلكي آسمان زمستان است. شكل ساده آن با چهار ستاره در كناره و سه ستاره در مركز به راحتي قابل تشخيص است.
سه ستاره مركزي با قرار گرفتن در كنارهم خطي فرضي در آسمان به وجود آورده و چهار ستاره كناره آنها را احاطه كرده اند.
هيچ صورت فلكي ديگري در آسمان به اندازه جبار ستاره نوراني ندارد.
مقايسه دو ستاره پر نور اين صورت فلكي يعني ابط الجوزاو رجل الجبارنيز در نوع خود جالب توجه است.
ابط الجوزا با رنگ مايل به نارنجي خود يك ابرغول سرخ است كه سطحي سردتر از رجل الجبار دارد ودليل تفاوت رنگ اين دو از نارنجي به سفيد مايل به آبي نيز همين تضاد موجود در دماي سطحي آنهاست.
ابط الجوزا يك متغير نا منظم است و براي آن دوره تناوب خاصي نمي توان قائل شد. تغييرات قدر آن از 4/0 تا 3/1 مي با شد. اين ستاره طي هر ضربان در نوار نا پا يداري قطرش از300 تا 400 برابر خورشيد تغيير مي كند.
رجل الجبار نيز هفتمين ستاره پرنور آسمان و نوراني ترين ستاره صورت فلكي محسوب مي شود كه به همراه همدم قدر هفتم
خود دوگانه اي جالب توجه است. اين ستاره با قدر 15/0 هفتمين ستاره نوراني آسمان است.
جبار در افسانه ها
طبق افسانه ihd یونانی اریون پسر Poseidon خدای دريا و Euryale دختر شاه Crete بود.خدای دريا به او قدرت داد تا بتواند بر روی آب راه برود. در اديسه ی هومر او را يک شکارچی بزرگ که با يک چماق برنزی مسلح است توصيف کرده است. در آسمان دو صورت فلکی سگ بزرگ و سگ کوجک(Canis Major and Canis Minor) او را تعقيب ميکنند.در جزيره Chios اريون سعی در عشقبازی با Merope دختر شاه Oenopion را داشت ولی موفق نشد. يک شب وقتی که Merope شراب نوشيده بود سعی کرد که او را بدزدد. برای تنبيه او شاه دستور داد که چشمهای او را در بياورند و او را از جزيره بيرون کرد. او به سمت شمال به طرف جزيره ی Lemnos به راه افتاد و در آن جزيره Hephaestus يکی از دستيارهای خود را( Cedalion) به او داد تا نقش چشم او را بازی کند. او به طرف شرق جايی که خورشيد طلوع ميکند حرکت کرد به اميد اينکه طبق گفته یکی از خدایان چشمهای او شفا پيدا کند. و البته با طلوع خورشيد چشمهای او به طرز معجزه آسايی خوب شد.اریون با ستاره های Pleiades (خوشه پروین) که در صورت فلکی گاو نر قرار دارند مرتبط است.Pleiades هفت خواهر بودند که دخترAtlas وPleione بودند. طبق یک داستان اریون عاشق Pleiades شد و آنها را تعقیب کرد زیوس آنها را دزدید و در اسمان قرار داد.. جایی که هر شب اریون به دنبال آنها هست.
داستان مرگ اریون بسيار متضاد هست.Aratus, Eratosthenes و Hyginus عقیده داشتند که عقرب در این داستان نقشی داشته است.روزی اریون لاف زد که بزرگتین شکارچی هست و این خبر به گوش خدای شکارArtemis و Leto مادر الهه شکار رسید. او میگفت که میتواند هر غولی را بر روی زمین بکشد. از این حرف زمین شروع به لرزیدن کرد و شکافی از زمین بیرون آمد که از این شکاف این عقرب(صورت فلکی Scorpius و یا کژدم) بیرون آمد و اریون را نیش زد . ولی طبق گفته Aratus اریون سعی داشت الهه ماه و شکار را بدزدد و این الهی باعث لرزش زمین و بیرون آمدن عقرب شد.طبق گفته ی Ovid اریون هنگام نجات Leto از دست این عقرب کشته شد.در این داستانها اریون و عقرب در دو حهت مخالف در آسمان قرار دارند و زمانی که عقرب در شرق طلوع میکند اریون به غرب فرار میکند. اریون بیچاره هنوز از گزیده شدن توسط عقرب میترسد.
اگر در شبی صاف به آسمان بنگرید بی شک از درخشش چشم نواز ستارگان لذت خواهید برد. هزاران سال پیش هم بشر از دیدن آسمان لذت می برده ( به طور یقین آسمان پیشینیان بسیار پر ستاره تر بوده ! ) شاید در نظر اول ستارگان آسمان مجموعه ای پراکنده از ستارگان به نظر برسند. اما با کمی دقت می توان اشکال زیبایی را با متصل کردن ستاره ها به هم با خطوطی فرضی در آسمان ترسیم کرد. درحدود 4500 سال قبل، مردم شرق مدیترانه شروع به تقسیم بندی آسمان با نقش های خیالی کردنداین اشکال نام خدایان، الهه ها، قهرمانان و جانوران را دارند.
تا زمان بطلمیوس، ستاره شناس یونانی الاصل اسکندرانی که حدود 150 سال بعد ازمیلاد می زیست، تعداد صورفلکی شناخته شده 48 مورد بود. امروز 88 صورت فلکی شناخته شده که هریک محدوده ی مشخصی درآسمان دارند. به طوری که تمام آسمان با این صورت های فلکی پوشیده می شود. با این که ستارگان یک صورت خاص از نظر ما شکل خاصی را در آسمان می سازند، اما در واقع این ستارگان هیچ ربطی به هم ندارند و چندین سال نوری از هم فاصله دارند و اگر از سمتی دیگردر آسمان ( جایی خارج از منظومه ی شمسی ) به آن ها بنگریم به شکلی دیگر دیده خواهند شد. ستارگان حرکت بسیار آهسته ای در آسمان دارند ( به دلیل دوری بسیار آن ها حرکت سریع آن ها آهسته به نظر می رسد ) این حرکت باعث می شود که در طی هزاران سال شکل ظاهری صورت های فلکی عوض شود. اما درطول عمر یک انسان این تغییرات بسیار نامحسوس است. درقدیم ازرصد صور فلکی برای جهت یابی وتعیین فصول و به طور کلی زمان یابی استفاده می کردند.
برای شناخت درست صور فلکی باید:
کار رصد را همراه با مطالعه ی در مورد آنها انجام دهیم تا موقعیت هر صورت را نسبت به بقیه و به طور خاص بدانیم.
در مورد هر صورت ستاره ها و اجرام غیر ستاره ای بشناسیم.
قدر، رنگ، دما و... را در مورد ستارگان تا حدی بدانیم.
از همه مهمتر بعد از شناخت مقدماتی صور فلکی چند ضلعی های مخصوص هر فصل را بشناسیم.
كشف سياره فراخورشيدي ديگر
![]()
با استفاده از تكنيك گذر سيارات از مقابل خورشيد ، سياره فرا خورشيدي ديگري كشف شد .
اخترشناسان تا كنون موفق به كشف بيش از صد سياره فراخورشيدي شده اند. تقريبا در اكثر موارد فاصله سياره تا ستاره و دوره تناوب اين سيارات مشخص شده است اما درمورد جرم آنها تنها محدوده هايي پيش بيني شده است و تعيين جرم دقيق آنها با دقتي مناسب مقدور نيست. علت اين امر در آنجا است كه در روشهاي معمول، كشف سياره فراخورشيدي بر اساس رصد و ثبت تغييرات سرعت ستاره مادر انجام مي شود. اين تغييرات يكي از نتايج اثرات گرانشي سياره بر مدار ستاره مادر است اما ازآنجا كه ممكن است عوامل ديگري نيز در تغييرات اين سرعت ستاره اي نقش ايفا كند تعيين جرم دقيق سياره ممكن نيست.
اما تا كنون در كشف سيارات فراخورشيدي از روشي استفاده شده است كه مي تواند اطلاعات بيشتري از سياره را در اختيار ما قرار دهد.در اين روش هنگامي كه سياره فراخورشيدي از مقابل قرص ستاره مادر گذر مي كند تغييراتي كه در منحني نوري و همچنين طيف ستاره به وجود مي ايد محاسبه شده و از طريق آن نه تنها وجود سياره فراخورشيدي بلكه عناصر جو آن و جرم آن نيز تعيين مي گردد. اين روش با وجود محاسن فراوانش نقصي اساسي دارد . با كمك اين روش قوي (كه حتي دانشمندان اميدوارند با كمك آن و ابزارهاي بزرگ، سيارات زمين مانند فرا خورشيدي را كشف كنند) تنها مي توان سياراتي را كشف كرد كه از ديد ناظر زميني داراي گذر باشد. يعني صفحه مداري آن از ديد زمينيان از ميان قرص ستاره مادر بگذرد.
اخيرا گروهي از اخترشناسان آلماني موفق به كشف سومين سياره فرا خورشيدي با اين روش شده اند. آنها اين سياره را حول ستاره اي موسوم به OGL-TR3 يافته اند. اين سياره كه تنها اندكي از مشتري بزرگتر است تنها نيمي از جرم مشتري را دارد و هر 5/28 ساعت يكبار از مقابل قرص خورشيد عبور مي كند .ستاره ماد راين سياره ستاره اي معمولي و شبيه به خورشيد است و فاصله آن با سياره غول پيكرشتنها 5/3 ميليون كيلومتر است.به خاطر نزديكي زياد اين سياره كه با كمك طيف نگار تلسكوپ 2/8 متري VLT كشف شده است، به ستاره اصلي دماي جو آن به 2000 درجه مي رسد و عملا جو آن در مجاورت گرماي سياره در حال تبخير شدن است. يلفتن ين گونه سيارات اين اميد را ايجاد كرده است كه با كمك گرفتن از سيستمهاي اپتيك سازگار و تكميل تداخل سنجي تلسكوپهاي VLT و با استفاده ازاين تكنيك سيارات احتمالي زمين مانند فرا خورشيدي نيز در آينده اي دور كشف شوند.
منبع :www.nojum.ir
بايد منو ببخشيد كه مدت خيلي زياده كه آپ نشدم بالاخره سال نو و عيد و دردسراي خودش . راستي سال نو همهتون مبارك اميدوارم سال خوبي براي همهتون باشه .
من نظراي شما عزيزي رو تازه خوندم از همهتمون تشكر مي كنم بين نظراتون نظر عليرضا جالب بود البته هر چند درست و كامل متوجه منظوش نشدم ولي تا همون حدي كه فهميدم مي خوام روشنش كنم
اين وبلاگ وبلاگ تخصصي نجوم نيست چون اصلا گرايش من نجوم نيست فقط به يه سري از مسائل نجومي كه علاقه مند بودم راجع به اونها در همين حدي كه مي بينيد تحقيق كردم و اينجا گذاشتم تا اونايي كه مثل خودم به اين علم علاقه دارن در حد خيلي ابتدايي يه سري اطلاعاتي رو در اين زمينه بدونن .
راستي دوست عزيز تو اين وبلاگ هر كسي مي تونه اون جوري كه دلش مي خواد نظر بده درست مثل خودت و به هيچ كس اين اجازه رو نمي دم كه راجع به نطراي ديگرون( چه خوب چه بد) نظر بده . اونا رو زير سؤال ببره يا به اونا توهين كنه .
بازم ازت ممنونم كه به من سر زدي و وقت گذاشتي و نظر دادي .
از همه ي شما ممنونم ![]()
|
|
|
|
|
این تصویر کامپیوتری ، سحابیای را به شکل ساعت شنی نشان میدهد که از گازهای دفع شده ستاره مرکزی ایجاد شده است. |
|
|
این سحابی ترکیبی عجیب از یک سحابی نشری صورتی و یک سحابی بازتابی آبی است. |